عشق من طاها

متن مرتبط با «یازده ماهگی» در سایت عشق من طاها نوشته شده است

16 ماهگی

  • پسرم همه زندگیم طاها وجود من عشق قشنگ زندگیم مامان خیلی خیلییییییییی دوست داره پسر شیطونم که روز به روز به شیطنت ها اضافه میشه اخه خودت نمیدونی چه کارایی که نمی کنی.الان که دارم این مطلب رو مینویسم تو و بابایی رفتید خونه آقاجون و من موندم خونه که ر, ...ادامه مطلب

  • 17 ماهگی و البته با کلی تاخیر

  • پسرم همه وجودم سلام.اول از همه معذرت میخام که اینقدر دیر توی وبلاگت پیام مینویسم اخه عشق قشنگم زدی لپ تاپ بابا رو داغون کردی و من الان با گوشی دارم کار میکنم.بهت بگم چیکار کردی؟؟؟ یه لیوان اب ریختی روی صفحه کلید لپ تاپ و اینطوری شد که دیگه کیبورد کا, ...ادامه مطلب

  • 18 ماهگی

  • گل پسرم همه زندگیم چند روز پیش تو یک سال و نیم شدی و واکسن بهت زدیم مامانی واسه واکسن خیلی استرس داشت ولی خدا رو شکر اصلا اذیت نشدی .و زود خوب شدی. همه وجودم دلیل زندگی من و بابایی خیلی دوست داریم. کم کم داریم به عروسی عمو مهرزاد نزدیک میشیم و پسرم, ...ادامه مطلب

  • دوازده ماهگی

  • پسر گلم سلام .عشق مامان همه زندگی من چند روزه  که وارد 12 ماهگیت شدی و چیزی نمونده تا تولدت همه وجودم شیرینی زندگی ما.خیلی دوست دارم.از خدا به خاطر همه لطفش به من ممنونم الان که دارم این مطلب رو میزارم تو توی خواب ناز هستی.امشب حسابی شیطونی کردی خونه بابا جون اینقدر شیطونی کردی که خوردی زمین و کلی گ, ...ادامه مطلب

  • 15ماهگی

  • پسر ناز و دوست داشتنی من سلام.عشق مامان و بابا ببخشید که ماهی یه مطلب اونم با چند روز تاخیر میزارم.اخه هزار ماشاالله ماشاالله خیلی شیطون هستی و من اصلا وقت نمیکنم و بیکار نمیشم .به هر حال من ازشما معذرت میخام.طاهای من تو یک سال و سه ماهگی را هم سپری , ...ادامه مطلب

  • یک سال و دو ماهگی

  • عشق قشنگ زندگیم سلام همه وجودم پسر نازمپسر شیطون و عزیزم که دو روزه وارد یک سال و دو ماهگی شدی.مامانی فدات بشه دو روزه سرما خوردی و من نتونستم بیام پیام بزارم امروز یه کم بهتر بودی.و تو الان یه کمی بینیت گرفته و اذیت میشی.طاها  این روزا نگه داشتنت توی خونه خیلی سخته و همش دوست داری بری بیرون و وقتی , ...ادامه مطلب

  • از دست شیطنتهای پسرم....یک سال و یک ماهگی

  • پسر نازم سلام.عشق قشنگ زندگیم که روز به روز داری شیرین تر میشی مامانی فدات بشهاگه بدونی چقدر شیطون شدی اگه بدونی حتی یه لحظه هم نمیشینی فقط میری و همه چیزو میریزی  به هممامان و بابا حتی نمیتونن راحت غذا بخورن اخه تو هر چی که دم دستت باشه خیلی راحت به هم میریزیقربون بشکن زدنت و چشمک زدنت خیلی خوشمزه , ...ادامه مطلب

  • ده ماهگی

  • طاهای شیطون ما دیروز 24/8/95 رفت تو ده ماهگی . این پسرک شیطون حسابی ما را اذیت میکنه . من بابای طاها هستم . همین امروز از سر کار اومدم نهار بخورم اینقدر اذیتم کرده و بعد هم کل پیرهن و لباسم را کرده زیر برنج و روغن . این شیطون بلای ما چند روزی هست که برا چند ثانیه روی پاهاش می ایسته . خلاصه من از دستش حسابی شاکی ام . کتابام را پاره میکنه . از سرو کله م میره بالا نمیزاره نهار بخورم . چایی باید سر پا بخورم. ولی با تموم این شیطنت ها امید من و مامانش هست و حس حرکت کردن و شاد بودن .من از خدای مهربان می خوام که از این شیطون ها به همه بده و این ادیت ها به سر همه بیاد که خیلی خیلی لذت داره Let's block ads! بخوانید,ده ماهگی کودک,ده ماهگی,ده ماهگی نوزادان ...ادامه مطلب

  • یازده ماهگی

  • پسر نازم سلام.الان که میخام این مطلب رو بزارم تو وبلاگت خدا رو هزار مرتبه شکر میکنم به خاطر وجود تو توی زندگیمون.ووروجک مامان خیلی شیطون و  خوشمزه شدی و حسابی همه رو سرگرم کردی با شیرین کاریات. نمیدونی دیشب که شب یلدا بود چقدر بهت خوش گذشت و تو حسابی بازی کردی.و وقتی اومدی بغل من فوری خوابت برد. عشقم من و بابایی  خیلی  دوست داریم.خیلی دوست داریم پسر نازم واقعا نمیرسم که بیام و تو وبلاگت مطلب بزارم.الان 7 روزه که وارد یازده ماهگی شدی و من امشب تونستم بیام.طاهای مامان تو خیلی زود شروع به راه  رفتن کردی و قدم های قشنگت  رو روی زمین گذاشتی. ولی مرتب زمین میخوری و مامانی و بابا یی همش مواظب تو هستن. قربون خنده های قشنگت بشم مامان جونم .دیروز رفتیم اتلیه که ازت عکس بگیریم ولی تواصلا نمیخندیدی. کلا با تعجب به دوربین نگاه میکردی.مریم هم همه تلاششو کرد تا تونست یه لبخند کوچیک روی لبهای تو بنشونه. مهربون مامان خیلی عزیزی برامون راستی عمو رامین هم دو هفته هست رفته خدمت سربازی و دل هممون براش تنگ شده. Let's block ads! بخوانید,یازده ماهگی کودک,یازده ماهگی,یازده ماهگی نوزاد ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها